تأمین نقدینگی چیست؟

ساخت وبلاگ

در فدرال فدرال نیویورک ، مأموریت ما این است که اقتصاد ایالات متحده را قوی تر و سیستم مالی برای همه بخش های جامعه پایدار تر کنیم. ما این کار را با اجرای سیاست های پولی ، ارائه خدمات مالی ، نظارت بر بانک ها و انجام تحقیقات و ارائه تخصص در مورد موضوعاتی که بر ملت و جوامعی که ما در خدمت آنها هستیم تأثیر می گذارد ، انجام می دهیم.

معرفی مرکز نوآوری نیویورک: ارائه یک اجرای نوآوری در بانک مرکزی

Information Requests

آیا درخواست آزادی اطلاعات دارید؟بیاموزید که چگونه آن را ارسال کنید.

Gold Vault

در مورد تاریخچه فدرال فدرال نیویورک و بانکداری مرکزی در ایالات متحده از طریق مقالات ، سخنان ، عکس ها و فیلم ها اطلاعات کسب کنید.

  • تحقیقات اقتصادی
  • داده ها و شاخص ها
  • انتشارات
  • مردم
    • اقتصاددانان کارکنان
    • بازدید از محققان
    • دانشمندان مقیم

    اقتصاددانان ما درگیر تحقیقات علمی و تجزیه و تحلیل سیاست گرا در طیف گسترده ای از موضوعات مهم هستند.

    مأموریت مرکز اقتصاد کلان و اقتصاد و اقتصاد (AMEC) ارائه رهبری فکری در جامعه بانکداری مرکزی در زمینه های کلان و اقتصاد کاربردی است.

    Microeconomic Data Center

    مرکز داده های خرد اقتصادی داده ها و تجزیه و تحلیل گسترده ای را در مورد امور مالی و انتظارات اقتصادی خانوارهای آمریکایی ارائه می دهد.

    بررسی ماهانه تولید امپراتوری امپراتوری احساسات مدیران تولیدی ایالت نیویورک را در مورد شرایط تجاری دنبال می کند.

    این مجموعه در حال انجام اقتصاد Liberty Street ، اختلافات در نتایج اقتصادی و سیاسی را بر اساس نژاد ، جنس ، سن ، منطقه ، درآمد و سایر عوامل تجزیه و تحلیل می کند.

    • فرم های گزارشگری
    • مکاتبات
    • امتحانات قانون سرمایه گذاری مجدد جامعه
    • کلاهبرداری و کلاهبرداری

    به عنوان بخشی از مأموریت اصلی ما ، ما مؤسسات مالی را در منطقه دوم نظارت و تنظیم می کنیم. هدف اصلی ما حفظ یک سیستم بانکی ایمن و رقابتی ایالات متحده و جهانی است.

    قطب اصلاحات مدیریت و فرهنگ برای تقویت بحث در مورد حاکمیت شرکت ها و اصلاح فرهنگ و رفتار در صنعت خدمات مالی طراحی شده است.

    Need to file a report with the New York Fed?

    آیا نیاز به ارائه گزارشی به فدرال فدرال نیویورک دارید؟در اینجا همه فرم ها ، دستورالعمل ها و سایر اطلاعات مربوط به گزارش های نظارتی و آماری در یک نقطه آورده شده است.

    Frauds and Scams

    فدرال فدرال نیویورک برای محافظت از مصرف کنندگان و همچنین اطلاعات و منابع در مورد نحوه جلوگیری و گزارش کلاهبرداری های خاص کار می کند.

    • خدمات برای موسسات مالی
    • خدمات پرداخت
    • نظارت بر سیستم پرداخت
    • خدمات بین المللی ، سمینارها و آموزش
    • اصلاح زیرساخت های repo سه حزبی
    • مدیریت ارز
    • صندوق های بازار پول
    • مشتقات بدون نسخه

    بانک مرکزی فدرال رزرو نیویورک از طریق ارائه خدمات صنعت و پرداخت ، پیشرفت اصلاحات زیرساخت ها در بازارهای کلیدی و آموزش و پشتیبانی آموزشی از موسسات بین المللی ، برای ارتقاء سیستم ها و بازارهای مالی صدا و عملکردی کار می کند.

    Payment Services

    فدرال فدرال نیویورک طیف گسترده ای از خدمات پرداخت را برای موسسات مالی و دولت ایالات متحده ارائه می دهد.

    Specialized Courses

    فدرال فدرال نیویورک سمینار بانکی مرکزی و چندین دوره تخصصی را برای بانکداران مرکزی و سرپرستان مالی ارائه می دهد.

    Tri-party Infrastructure Reform

    فدرال فدرال نیویورک با شرکت کنندگان در بازار سه حزب repo همکاری کرده است تا تغییراتی را برای بهبود مقاومت بازار به استرس مالی ایجاد کند.

    • جوامع تغذیه شده
    • تغذیه می شود
    • تجارت کوچک تغذیه شده
    • توسعه نیروی کار
    • چالش فدراسیون دبیرستان
    • کالج فدرال چالش
    • پیشرفت حرفه ای معلمان
    • بازدیدهای کلاس
    • مرکز موزه و یادگیری
    • کتابهای طنز آموزشی
    • سریال کانون توجه اقتصاددانان
    • برنامه ها و منابع درسی

    ما در حال اتصال راه حل های نوظهور با بودجه در سه زمینه - بهداشت ، ثبات مالی خانواده و آب و هوا - برای بهبود زندگی برای جوامع تحت نظارت هستیم. با خواندن استراتژی ما بیشتر بدانید.

    نابرابری اقتصادی و مرکز رشد عادلانه مجموعه ای از تحقیقات ، تجزیه و تحلیل و مجوزها برای کمک به درک بهتر نابرابری اقتصادی است.

    قطب اصلاحات مدیریت و فرهنگ برای تقویت بحث در مورد حاکمیت شرکت ها و اصلاح فرهنگ و رفتار در صنعت خدمات مالی طراحی شده است.

    بحران مالی و رکود متعاقب آن هزینه بالایی را برای کشور نشان داد. تولید ناخالص داخلی (تولید ناخالص داخلی) با بیش از نیمی از یک تریلیون دلار کاهش یافته است. کل اشتغال حقوق و دستمزد غیرقانونی با 8. 7 میلیون شغل کاهش یافته و 5. 8 میلیون خانوار خانه خود را برای سلب حق اقامه دعوی از دست دادند. برای جلوگیری از فروپاشی سیستم مالی و شروع افسردگی اقتصادی در سطح جهان ، تلاش های مالی فوق العاده مالی و پولی لازم بود. در پی ، مقررات جدید مانند بازل سوم و قانون Dodd-Frank برای تقویت سیستم مالی و محدود کردن خطر بحران مالی آینده اجرا شد.

    برخی از مخالفان مقررات سختگیرانه بانکی ادعا می کنند که افزایش الزامات نظارتی ، مانند نیازهای بالاتر سرمایه و استانداردهای نقدینگی جدید ، که پس از بحران مالی به مؤسسات بزرگ مالی تحمیل شده اند ، ظرفیت ایجاد بازار این شرکت ها را کاهش داده است. در نتیجه ، بنابراین استدلال پیش می رود ، این منجر به نقدینگی کمتر برای اوراق بهادار تجارت می شود و به وقایع غیرقانونی تر که در آن قیمت دارایی های مالی به شدت حرکت می کند و از ارزیابی های اساسی آنها به طور موقت خارج می شود. بحث این است که هزینه های نقدینگی بالاتر و وقایع غیرقانونی بیشتر ، با گذشت زمان ، هزینه های وام گرفتن خانواده ها ، مشاغل و دولت ایالات متحده را افزایش می دهد. و این یک هزینه قابل توجه و عمدتاً ناخواسته است که توسط مقررات سخت تر تحمیل می شود. بنابراین ، استدلال نتیجه می گیرد ، بار نظارتی باید به عقب برگردد.

    این یک ادعای قابل توجه است و در صورت صحیح بودن پیامدهای قابل توجهی برای سیاست های نظارتی خواهد داشت. با این حال ، همانطور که در اظهارات خود بیان خواهم کرد ، فکر نمی کنم این فرضیه توسط شواهد موجود پشتیبانی شود. اول ، شواهد تا به امروز که نقدینگی به طور قابل توجهی کاهش یافته است ، در بهترین حالت مخلوط است. دوم ، حتی اگر کسی شواهد را تفسیر کند که نشان می دهد نقدینگی کاهش یافته است ، مشخص نیست که آیا مقررات راننده اصلی است ، زیرا سایر تغییرات نقش مهمی نیز داشته اند. علاوه بر این ، حتی اگر نیازهای سرمایه بالاتر و نقدینگی جدید منجر به هزینه های بیشتر معاملات شود ، باید این هزینه ها در برابر مزایای داشتن یک سیستم مالی قوی تر و مقاوم تر و کاهش خطر بحران های مالی در آینده ارزیابی شود.

    گفته می شود ، برای ارزیابی کامل این مسئله باید کار بیشتری انجام شود. چیزهای زیادی وجود دارد که هنوز ناشناخته است. داده های نقدینگی بازار موجود در درجه اول بر بازارهای بین دلاری متمرکز است و بنابراین بر تغییرات احتمالی نقدینگی بین فروشندگان و مشتریان روشن نمی شود. علاوه بر این ، سیستم مالی در واکنش به تغییرات نظارتی ، تکنولوژیکی و سایر تغییرات به روش های پیچیده ای تنظیم می شود. ما باید بهتر درک کنیم که میزان تغییر در ماهیت نقدینگی منعکس کننده ساختار در حال تحول در بازارهای مالی ، تغییر در سیاست نظارتی یا سایر عوامل است. با توجه به سیاست نظارتی ، یک هدف مهم برای دستیابی به بهترین تعادل بین مزایای افزایش ایمنی و صدا در مقابل هرگونه هزینه ای که توسط این تغییرات نظارتی در عملکرد بازار و نقدینگی ایجاد شده است.

    در اظهارات امروز ، من به جای تأمین نقدینگی ، به نقدینگی بازار توجه خواهم کرد ، اگرچه می دانم که این دو به روش های مهم مرتبط هستند. نقدینگی بازار را در دو بازار مهم درآمدی ثابت-بازار خزانه داری ایالات متحده و بازار اوراق بهادار شرکت های ایالات متحده بررسی خواهم کرد. بازارهای خزانه داری و اوراق بهادار شرکت تضاد مفیدی در ارزیابی شرایط نقدینگی ارائه می دهند زیرا با توجه به همگن اوراق بهادار خود ، نحوه معامله اوراق بهادار آنها و اینکه چگونه تغییرات نظارتی ممکن است بر مشوق های فروشندگان برای ایجاد بازارها در این اوراق بهادار تأثیر بگذارد ، متفاوت است.

    بازار خزانه داری بسیار همگن تر است و میانگین اندازه هر شماره بسیار بزرگتر است. حجم معاملات و متوسط اندازه تجارت بسیار بزرگتر است و بخش اعظم فعالیت معاملاتی برای اوراق بهادار در دو اجرا به صورت الکترونیکی از طریق استفاده از کتابهای مرتبه مرکزی (CLOB) انجام می شود. در مقابل ، بازار اوراق بهادار شرکت بسیار ناهمگن است. اوراق قرضه متمایز دیگری در دسترس است. و اندازه باند بسیار کوچکتر است. در نتیجه ، معاملات اوراق بهادار شرکت در تعداد زیادی از اوراق قرضه برجسته تکه تکه شده است. در نتیجه ، تجارت به ندرت و عمدتاً به صورت دو جانبه اتفاق می افتد.

    از طریق منشور این دو کلاس دارایی ، امیدوارم که پاسخ های اولیه را به پنج سوال اصلی ارائه دهد. اول ، منظور ما از نقدینگی چیست و چگونه می توانیم آن را اندازه گیری کنیم؟دوم ، شواهد موجود از نظر چگونگی تغییر نقدینگی در سالهای اخیر در بازارهای خزانه داری ایالات متحده و اوراق بهادار شرکت چه چیزی نشان می دهد؟سوم ، چه عواملی می تواند در تأمین نقدینگی تأثیر بگذارد؟مقررات ممکن است یکی از عوامل باشد ، اما ممکن است دیگران نیز وجود داشته باشد. چهارم ، هزینه های مرتبط با تغییر نقدینگی چیست و چگونه این هزینه ها با مزایای یک سیستم مالی انعطاف پذیر و قوی تر مقایسه می شود؟پنجم ، برای ارزیابی بهتر اینکه آیا افزایش مقررات باعث ایجاد نقدینگی آسیب دیده و آیا هزینه های حاصل از مزایای استانداردهای بالاتر سرمایه و نقدینگی از نظر ثبات مالی فراتر رفته است ، چه کار آینده لازم است؟مثل همیشه ، آنچه امروز باید بگویم نشانگر نظرات خودم است و نه لزوماً از کمیته بازار آزاد فدرال (FOMC) یا سیستم ذخیره فدرال. 1

    منظور ما از نقدینگی چیست و چگونه می توانیم آن را اندازه گیری کنیم؟من نقدینگی را به عنوان هزینه - هم در هزینه و هم به مرور زمان - از خرید یا فروش دارایی برای پول نقد تعریف می کنم. این شامل هرگونه هزینه معامله مستقیم ، مانند هزینه یا هزینه کارگزاری ، قیمتی است که معامله نسبت به نقطه میانی گسترش پیشنهادات ، چقدر-اگر اصلاً-اندازه معامله قیمت بازار و قیمت بازار را جابجا می کند ، وفوری یا سرعتی که با آن معامله می تواند انجام شود. چقدر سریع قیمت ها پس از تجارت بزرگ به قیمت های قبلی باز می گردند و در ارزیابی هزینه های نقدینگی نیز مرتبط است. در صورت افزایش هزینه های اعدام ، هزینه های نقدینگی افزایش می یابد ، اگر قیمت ها در پاسخ به یک معامله با اندازه معین بیشتر حرکت کنند یا اگر مدت زمان طولانی تری برای تکمیل معامله و دریافت پول نقد داشته باشد ، افزایش یافته است.

    در ارزیابی نقدینگی ، ما همچنین باید بین آن شرایط نقدینگی که عموماً در مقابل مواردی که در دوره های استرس بازار بوجود می آیند ، در هنگام محدودیت نقدینگی غالب شود. ریسک نقدینگی این خطر است که وقتی کسی می خواهد دارایی بخرد یا بفروشد ، نقدینگی در آینده مختل شود. اگر ریسک نقدینگی زیاد باشد ، این بدان معنی است که خطر قابل توجهی وجود دارد که قیمت دریافت شده می تواند در امتیاز بیشتری برای تجارت قبلی از آنچه پیش بینی شده است باشد.

    نقدینگی از نظر ماهیت پویا ، غیرقابل کنترل و چند بعدی است و به همین ترتیب ، فقط به طور غیر مستقیم قابل اندازه گیری است. ما می توانیم نقدینگی را با استفاده از تعدادی از معیارها ، از جمله گسترش پیشنهادات ، عمق بازار و تأثیر قیمت اندازه گیری کنیم. گسترش پیشنهادات ، اندازه گیری جبران خسارت احتمالی سازندگان بازار برای تأمین نقدینگی است. عمق بازار اندازه گیری می کند که کتاب سفارش محدودیت مرکزی در هر مقطع زمانی ضخیم است. اگر کلوب متراکم تر و ضخیم تر باشد ، تجارت بزرگ باید منجر به امتیاز قیمت کمتری شود ، هر چیز دیگری برابر است. تأثیر قیمت ، چگونگی تغییر قیمت یک امنیت در پاسخ به معاملات با اندازه معین را اندازه گیری می کند.

    برای اندازه گیری خطر نقدینگی ، ما اقدامات مختلف نقدینگی را که در بالا مورد بحث قرار گرفت ، در یک شاخص نقدینگی واحد ترکیب می کنیم. پرش های بزرگ در نقص به عنوان روزهایی مشخص می شود که در آن شاخص نقدینگی با مقدار غیرمعمول زیاد بدتر می شود. ما این را به عنوان حرکات بیشتر از دو انحراف استاندارد معیار می کنیم. ریسک نقدینگی به عنوان تعداد چنین جهش هایی در نقص در یک پنجره نورد دو ساله محاسبه می شود. با این روش ساخته شده است ، ما به طور ضمنی فرض می کنیم که خطر یک واقعه ناسازگاری در آینده با فراوانی چنین وقایع غیرقانونی در گذشته اخیر ارتباط دارد.

    شواهد موجود از نظر چگونگی تغییر نقدینگی در سالهای اخیر در بازارهای خزانه داری ایالات متحده و اوراق بهادار شرکت چه چیزی نشان می دهد؟با توجه به بازار خزانه داری ایالات متحده ، ما بر اساس اقدامات موجود سازگار با وخامت قابل توجهی در نقدینگی ، شواهد زیادی پیدا نمی کنیم. به عنوان مثال ، به نقل از گسترش پیشنهادات ، پس از گسترش شدید در طول بحران مالی ، متعاقباً باریک شده و از سال 2010 در سطح قبل از بحران پایدار مانده است. (نمایشگاه 1) اقدامات دیگر تصویری مختلط تر را ترسیم می کند. در حالی که عمق کتاب در حال حاضر نسبت به سال 2012 و 2013 به میزان قابل توجهی پایین تر است ، بسیار بالاتر از بحران مالی است و به نظر نمی رسد که طبق استانداردهای تاریخی به طور غیرمعمول کم باشد.(نمایشگاه 2) به طور مشابه ، به نظر می رسد که تأثیر قیمت معاملات از زمان تجمع فلش 15 اکتبر که نشانگر وخامت نقدینگی است ، کمی افزایش یافته است ، اما هنوز نسبت به تجربه طولانی تر آن زیاد نیست.(نمایشگاه 3) اندازه متوسط تجارت از الگوی مشابهی با عمق کتاب سفارش پیروی کرده است و اخیراً تا حدودی کاهش یافته است.(نمایشگاه 4)

    راه دیگر برای ارزیابی شرایط نقدینگی ، تأثیر بالقوه بر بازده خزانه داری است. اگر نقدینگی به طور قابل توجهی رو به وخامت گذاشته باشد ، انتظار داریم که در مقایسه با بازده های پیش بینی شده توسط یک منحنی عملکرد تجربی ، انحراف بیشتری از بازده های واقعی را مشاهده کنیم. اگر نقدینگی پرهزینه تر باشد ، انحراف بازده واقعی از بازده متناسب افزایش می یابد زیرا هزینه های داوری برای از بین بردن این واگرایی بیشتر می شود. به عنوان مثال ، در طول بحران مالی ، بدتر شدن شدید در نقدینگی وجود داشت ، که با افزایش شدید برخی از اقدامات خطاهای متناسب با منحنی عملکرد به اوج حدود 20 نقطه پایه همراه بود. این مقایسه با کمتر از 2 نقطه پایه قبل از بحران است. در مقابل ، خطاهای اتصالی منحنی عملکرد اخیراً کم و پایدار بوده و خارج از هنجارهای تاریخی نیست.(نمایشگاه 5) البته ، مداخلات در مقیاس بزرگ فدرال رزرو در بازار خزانه داری در این دوره نیز ممکن است در این اقدام تأثیر داشته باشد.

    با توجه به ماهیت ناهمگن خود ، به اوراق قرضه شرکتی ، نقدینگی در بازار اوراق بهادار شرکت بستگی به توانایی و تمایل فروشندگان برای نگه داشتن این اوراق بهادار در ترازنامه های خود دارد. داده های تفکیک شده در مورد دارایی ترازنامه فروشنده فقط از آوریل 2013 منتشر شده است. در حالی که از نظر سابقه آن محدود است ، این داده ها حاکی از کاهش واضح در دارایی های امنیتی درجه سرمایه گذاری در طول زمان نیست ، اما از آن زمان کاهش قابل توجهی در دارایی های امنیتی با بازده بالا نشان می دهد. پایان بحران مالی. این ممکن است نشانگر وخامت نقدینگی بازار در اوراق بهادار شرکت باشد.

    برای بررسی نقدینگی بازار اوراق بهادار شرکت ها با جزئیات بیشتر ، بیایید سه اقدامات نقدینگی را بررسی کنیم: میانگین اندازه تجارت ، گسترش پیشنهادات "مؤثر" و تأثیر قیمت. شواهد متوسط اندازه تجارت برای اوراق بهادار شرکتی درجه سرمایه گذاری حاکی از کاهش جزئی از 700000 دلار به 800،000 دلار در اوایل دهه 2000 به حدود 500000 دلار در چند سال گذشته است.(نمایشگاه 6) با این حال ، اقدامات قیمت نقدینگی اوراق بهادار شرکتها روند این اندازه را اثبات نمی کند. گسترش موثر پیشنهادات از اوایل دهه 2000 ، تقریباً در همان زمان که گزارش ردیابی ارائه شده است ، روند نزولی داشته است. گسترش در طول بحران مالی ، اما اکنون پایین تر از سطح قبل از بحران آن است.(نمایشگاه 7) به طور مشابه ، تأثیر قیمت - تأثیر قیمت از تجارت 1 میلیون دلاری - از اوایل دهه 2000 نیز جدا از پرش در طول بحران مالی نیز روند نزولی داشته است.(نمایشگاه 8)

    اگرچه به نظر نمی رسد که نقدینگی در خزانه داری و بازارهای اوراق بهادار شرکت ها خیلی تغییر نکرده باشد ، ممکن است خطر نقدینگی افزایش یافته باشد. برای بازار خزانه داری ، اندازه گیری ریسک نقدینگی ما با بحران مالی به شدت افزایش یافته و از سال 2009 تا 2013 کاهش یافته است. با این حال ، در طی دو سال گذشته ، ریسک نقدینگی خزانه داری بیشتر شده و نسبت به دوره قبل از بحران در حال حاضر تا حدودی بالا رفته است. برای بازار اوراق بهادار شرکت ها ، ریسک نقدینگی نیز در طول بحران مالی به شدت افزایش یافت و پس از گذشت بحران به سرعت سقوط کرد. ریسک نقدینگی اوراق بهادار شرکت متعاقباً در سال 2012 و اوایل سال 2013 دوباره افزایش یافت ، اما اکنون نزدیک به سطح قبل از بحران خود است.(نمایشگاه 9)

    درمجموع ، شواهد محدودی وجود دارد که به کاهش میانگین سطح نقدینگی اشاره دارد. با این حال ، دلایلی وجود دارد که فکر می کنیم خطر نقدینگی ممکن است افزایش یافته باشد ، و برخی از داده ها برای حمایت از این حدس وجود دارد.

    دو یادداشت احتیاطی در ارزیابی شواهد موجود ضروری است. اول ، شواهد بازار خزانه داری مبتنی بر بازارهای بین دلاری است و ما شواهد قابل مقایسه ای در مورد شرایط نقدینگی در بازار فروشنده به مشتری نداریم. دوم ، توجه به این نکته حائز اهمیت است که سیاست پولی غیر متعارف FOMC ممکن است بر اقدامات اخیر نقدینگی به روشهایی تأثیر بگذارد که می تواند تشخیص وضوح هرگونه تغییر احتمالی را دشوارتر کند. تا آنجا که ممکن است این مورد باشد ، پس از آن که سیاست پولی عادی می شود ، یک تصویر واضح تر در مورد شرایط نقدینگی ممکن است ظاهر شود.

    چه عواملی می تواند در تأمین نقدینگی تأثیر بگذارد؟واضح است که بسیاری از عوامل می توانند بر تأمین نقدینگی تأثیر بگذارند. از طرف نظارتی ، نیازهای سرمایه و نقدینگی احتمالاً مهمترین عوامل است. فروشندگان ارائه دهنده مهم نقدینگی بوده اند. نیازهای بالاتر سرمایه باعث کاهش بازده فروشندگان در برابر سهام برای سطح معینی از فعالیت واسطه گری و حاشیه می شود. در عین حال ، الزامات نقدینگی هزینه نگه داشتن دارایی های مایع کمتر را افزایش می دهد. برای جبران نیازهای بالاتر سرمایه و نقدینگی ، فروشندگان می توانند فعالیت خود را در مشاغل حاشیه پایین تر کاهش داده و قیمت خدمات نقدینگی را که ارائه می دهند افزایش دهند. احتمالاً ، هر دو تعدیل در بیشتر بازارها با سهولت ورود ، میزان اقتصاد مقیاس ، مدل کسب و کار و سودآوری کلی مشتری تأثیر می گذارد که آیا تعدیل بیشتر از طریق تغییر اندازه فعالیت یا تغییر در حاشیه معاملات واحد انجام می شود.

    برای بازار خزانه داری ایالات متحده ، مهمترین تغییر در الزامات نظارتی احتمالاً معرفی نسبت اهرم تکمیلی (SLR) در ایالات متحده است. SLR محدودیت ترازنامه فروشنده را محدود می کند. از آنجا که در SLR تمام دارایی ها به سرمایه نظارتی نیاز دارند ، SLR نسبت به اقدامات سرمایه ای مبتنی بر ریسک که تکمیل می کند ، از نظر دارایی های کم خطر بسیار سخت تر است. توجه داشته باشید ، نسبت اهرم دیرینه ایالات متحده Tier 1 همچنین به همان مقدار سرمایه نظارتی برای همه دارایی ها نیاز دارد ، اما SLR با توجه به کالیبراسیون بالاتر و پوشش گسترده تر از مواجهه ، الزام آور تر است. SLR در حال حاضر نیاز به سرمایه لازم برای برخی از فروشندگان است و میزان سرمایه ای را که باید در برابر دارایی های کم خطر نگهداری شود ، به میزان قابل توجهی افزایش داده است. این منجر به تنظیمات قابل توجهی در ترکیب ترازنامه های فروشنده شده است. به عنوان مثال ، تحمیل SLR به عنوان یک عامل مهم در کوچک شدن فعالیت تأمین اعتبار فروشنده استناد شده است. در مقابل ، استانداردهای سرمایه مبتنی بر ریسک و استانداردهای نقدینگی جدید بعید است که برای خزانه ها و بازپرداختهای مورد حمایت از خزانه ها مهم باشد زیرا خزانه ها به عنوان ریسک کمتری برای بانکهایی که آنها را نگه می دارند و دارایی های مایع با کیفیت بالا هستند ، برخورد می شوند.

    برای بازار اوراق قرضه شرکت ، مهمترین عوامل احتمالاً افزایش نسبت سرمایه با ریسک بازل ، تست های استرس جامع و بررسی سرمایه (CCAR) است که کتاب معاملات فروشنده را به شوک های اضافی در بازار جهانی که شامل یک ناگهان است ، نشان می دهد. افزایش حق بیمه ریسک عمومی و ریسک اعتباری همراه با نقص قابل توجهی در بازار - و قانون ولکر ، که تجارت اختصاصی برای تعدادی از کلاس های دارایی از جمله اوراق بهادار شرکت را ممنوع می کند ، اما نه خزانه های ایالات متحده.

    با این حال ، برای هر دو بازار ، سایر عوامل غیر نظارتی نیز مهم هستند. تأمین نقدینگی تحت تأثیر تغییر در ساختار بازار ، نحوه انجام معاملات و رقابت از خارج از مرزهای نظارتی است که برای موسسات مالی مهم سیستماتیک ایجاد شده است. ساختار بازار برای بسیاری از کلاسهای دارایی از یک ساختار OTC دو طرفه به سمت یک ساختار متمرکز تر و متمرکز از طریق اتخاذ سیستم عامل های تجارت الکترونیکی ، زیرساخت های پس از تجارت و درجه های بالاتر شفافیت تکامل یافته است. به عنوان مثال ، در بازار خزانه داری ایالات متحده ، بنگاه های متخصص در تجارت الگوریتمی با فرکانس بالا بسیار مهمتر شده اند و اکنون بیش از نیمی از معاملات موجود در بازار نقدی الکترونیکی و اینترنت را تشکیل می دهند. این تغییر در ساختار بازار باعث کاهش هزینه تجارت در بازار interdealer ، به ویژه برای اندازه های تجارت کوچک شده است. تجارت الکترونیکی استفاده از استراتژی های معاملاتی خودکار را که تمایل به استفاده از سرعت برای اجرای معاملات کوچک دارند ، امکان پذیر می کند و نقدینگی در سیستم عامل های تجارت الکترونیکی به معامله گران این امکان را می دهد تا سریعاً از موقعیت ها خارج شوند. رشد در معاملات با فرکانس بالا احتمالاً کاهش اندازه تجارت را که قبلاً مورد بحث قرار گرفته است به جای این کاهش نشان می دهد که نشانگر نقدینگی کمتر است. حرکت به سمت تجارت الکترونیکی به مجموعه متنوع تری از بازیگران اجازه می دهد تا در بازار شرکت کنند و از این طریق رقابت را افزایش داده و احتمالاً منجر به بهبود نقدینگی بازار می شود. با این وجود ، این تغییرات ممکن است سودآوری تأمین نقدینگی را برای فروشندگان درگیر فعالیت تجارت در بازار خزانه داری کاهش دهد. 2

    ریسک نقدینگی در بازار خزانه داری همچنین ممکن است نشان دهنده رشد در تجارت با فرکانس بالا باشد تا تأثیر مقررات. وقایع نقص موقت ممکن است منعکس کننده تعامل غیرقابل پیش بینی ، پیچیده و پویا در بین استراتژی های معاملاتی با فرکانس بالا باشد که می تواند سریعتر از بازه زمانی که در آن مداخله انسانی رخ می دهد ، بازی کند. علاوه بر این ، فعالیت معاملات با فرکانس بالا ، با کمبود بازده به ارائه خدمات نقدینگی در فرکانس پایین تر و مبنای اندازه تجارت بالاتر ، ممکن است هر دو نقدینگی را در کوچک افزایش دهد-از این رو باریک شدن پیشنهاد/پیشنهاد در شرایط تجارت عادی گسترش می یابد-اما کاهش می یابداین در بزرگ است - هنگام فروش یا خرید فشار از یک طرف بازار غالب است.

    برای بازار اوراق بهادار شرکت ، ساختار بازار نیز به روش های مهم تغییر کرده است. به عنوان مثال ، صندوق های متقابل اوراق قرضه و صندوق های معامله شده در حال حاضر نسبت به بحران مالی نسبت بسیار بالاتری از اوراق بهادار شرکت دارند. احتمالاً ، این تغییر در ساختار بازار از طریق ریسک رستگاری که توسط این وجوه مواجه شده است ، بر تأمین نقدینگی و ریسک نقدینگی در بازار اوراق بهادار شرکت تأثیر گذاشته است. همچنین ، تغییر در ساختار بازار و مقررات بدون شک سایر بازارهای مربوط به بازار اوراق بهادار شرکت ها را تحت تأثیر قرار داده است. به عنوان مثال ، تغییر در الزامات سرمایه برای مبادلات پیش فرض اعتباری تک نام احتمالاً-و به طور مناسب از دیدگاه نظارتی-هزینه های تقویت شده و اشتهای و قابلیت های ایجاد بازار فروشنده را تحت تأثیر قرار داده است.

    هزینه های مرتبط با تغییر نقدینگی چقدر است و چگونه این هزینه ها با مزایای یک سیستم مالی انعطاف پذیر و قوی تر مقایسه می شود؟حتی اگر کسی شواهد را به عنوان حمایت از این تصور که نقدینگی تا حدودی پرهزینه تر شده است ، بخواند ، این بدان معنا نیست که ما باید به سادگی الزامات نظارتی اخیر را باز کنیم. اول ، همانطور که بحث کردم ، عوامل غیر نظارتی وجود دارد که می تواند عوامل مهم تری باشد. دوم ، حتی اگر به دلایل نظارتی ارتباطی ایجاد شود ، هزینه های کاهش نقدینگی یا افزایش خطر نقدینگی ممکن است نسبت به مزایای مقررات کم باشد.

    همانطور که در ابتدای اظهارات من اشاره کردم ، تغییرات نظارتی اخیر برای تولید یک سیستم مالی ایمن تر و Sounder طراحی شده است. الزامات سرمایه و نقدینگی بالاتر باعث شده است که موسسات بزرگ مالی کمتر مستعد عدم موفقیت باشند. این می تواند در سقوط شدید مبادله پیش فرض اعتباری برای فروشندگان عمده در سالهای اخیر مشاهده شود. علاوه بر این ، سایر مراحل باعث شده است که سیستم مالی نسبت به عدم موفقیت یک شرکت مهم سیستماتیک قوی تر شود. به عنوان مثال ، تغییر به پاکسازی مرکزی مشتقات بدون نسخه از طریق همتایان مرکزی (CCP) باعث کاهش قرار گرفتن در معرض ریسک دو طرفه شده است و پیشرفت چشمگیری در نحوه حل و فصل عدم موفقیت یک شرکت مالی مهم سیستماتیک به گونه ای انجام می شود که انجام دهدکل سیستم مالی را تهدید نمی کند. 3

    همانطور که من آن را می بینم ، رژیم قبلی به اندازه کافی ثبات مالی را تقویت نکرد ، شرط لازم برای رشد اقتصادی پایدار. برای من قابل توجه ترین این واقعیت است که رژیم نظارتی که در سال 2008 و 2009 وجود داشت ، از زمان حداقل رکود بزرگ با اپیزودی از نامشخص ترین شرایط بازار همراه بود. بازگشت به چنین رژیم می تواند منجر به هزینه بالاتری برای نقدینگی نسبت به طولانی مدت شود.

    من فکر می کنم امروز در مکان بسیار بهتری قرار داریم. ما یک سیستم مالی داریم که بسیار مقاوم تر است و شواهد موجود نشان می دهد که این تحول منجر به فرسایش قابل توجهی در نقدینگی بازار نشده است.

    چه کار آینده مورد نیاز است؟تمایل به فشرده سازی یک دنیای پیچیده به یک نیش صوتی وجود دارد - مانند "مقررات سخت تر باعث افزایش هزینه نقدینگی و افزایش خطر نقدینگی می شود."سیاست باید بر اساس شواهد باشد و شواهد موجود در مورد این ادعا در بهترین حالت مختلط است. از همه مهمتر ، من فکر می کنم ماهیت پیچیده تغییرات در بازارهای مالی را نادیده می گیرد. روش های واسطه گری در حال تغییر است و احتمالاً همچنان در حال تحول خواهد بود. بازیکنان جدیدی با اهداف و اهداف مختلف وجود دارند و فناوری به سرعت در حال تحول است. این عوامل به همان اندازه که افزایش الزامات نظارتی برای فروشندگان بزرگ مهم است ، به من اهمیت می دهند.

    کار اخیر تجزیه و تحلیل Flash Rally Flash Market در 15 اکتبر ، پیچیدگی ساختار بازار امروز را روشن می کند. پس از بررسی دقیق شواهد ، نویسندگان گزارش تظاهرات فلش 15 اکتبر نتیجه می گیرند که "وقایع 15 اکتبر بر اهمیت تلاش های بخش های رسمی و خصوصی برای درک کامل تر پیامدهای ساختار در حال تحول در بازار خزانه داری برای نقدینگی تأکید می کند.، تجارت و شیوه های مدیریت ریسک ، دسترسی به داده ها ، و نظارت و نظارت. "این گزارش در ادامه آمده است: "مطالعه بیشتر در مورد تکامل بازار خزانه داری ایالات متحده و پیامدهای ساختار بازار و نقدینگی ؛""ادامه نظارت بر شیوه های تجارت و مدیریت ریسک در سراسر بازار خزانه داری ایالات متحده ؛""ارزیابی داده های موجود در دسترس عموم و بخش های رسمی در مورد اوراق بهادار نقدی خزانه داری ایالات متحده ؛"و "تلاش های مداوم برای تقویت نظارت و نظارت و ترویج هماهنگی بین سازمانی مربوط به تجارت در بازار خزانه داری ایالات متحده". 4 من با تمام این توصیه ها موافقم.

    کارهای بسیار بیشتری برای انجام وجود دارد - البته نه فقط با توجه به بازار خزانه داری ایالات متحده ، بلکه در مورد مسئله گسترده تر چگونگی تغییر در تنظیم و ساختار بازار بر شرایط نقدینگی در بازارهای مختلف مالی تأثیر می گذارد. به عنوان مثال ، معاملات الکترونیکی قبل از تغییرات نظارتی اخیر به بازار ارز معرفی شد. در نتیجه ، مطالعه بازار ارز ممکن است قبل از تغییرات نظارتی اخیر ، نقش تجارت الکترونیکی بر ریسک نقدینگی را در یک محیط ایجاد کند. فقط از طریق مطالعه بسیار دقیق تر و تجزیه و تحلیل داده ها می توانیم با فکر کردن به دو سؤال مهم بپردازیم - نه اینکه آیا مقررات باید به عقب برگردد تا به شرایط نقدینگی قبل از بحران مالی برگردد ، بلکه در عوض:

    • این که آیا کاهش نقدینگی و/یا افزایش خطر نقدینگی وجود دارد که پرهزینه است یا خطرات ثبات مالی یا عملکرد کلان اقتصادی را ایجاد می کند. و اگر این مورد است ،
    • این که آیا مقررات بازار مالی می تواند به گونه ای تغییر یابد که باعث افزایش تعادل بین مزایای تنظیم سخت تر از نظر ثبات مالی افزایش یافته در مقابل هزینه های چنین مقرراتی ، از جمله هرگونه تأثیر منفی بر تأمین نقدینگی بازار شود. علاوه بر این ، آیا اصلاحات ریزساختار با هدف بهبود عملکرد بازارها می تواند از این نظر امیدوار کننده باشد.

    ما مطمئناً نمی خواهیم پیشرفتی را که در ساخت سیستم مالی قوی تر و انعطاف پذیر تر کرده ایم ، تضعیف کنیم. اما اگر تنظیماتی در مقررات وجود داشته باشد که می تواند تأمین نقدینگی را بدون افزایش خطرات ثبات مالی بهبود بخشد ، باید در نظر بگیریم که چنین تغییراتی را در نظر بگیریم. من گمان می کنم ، با این وجود ، انجام این تعیین نیاز به داده ها ، تحقیقات و تأمل بیشتر قبل از رسیدن به هر نتیجه گیری قطعی خواهد داشت.

    ممنون از توجه دلسوزانه شما. من خوشحال می شوم که چند سوال را مطرح کنم.

    1 توبیاس آدریان ، دایان دابک ، جیمز اگلهوف ، مایکل فلمینگ ، جوشوا فراست ، لری لوگان ، مایکل مک مورو ، متیو راسکین ، ارنست شابرگ ، کاترین تیلگمان هیل ، جوزف تریسی و ناتانیل وورفل در تهیه این یادنده ها کمک کردند.

    2 خرید دارایی در مقیاس بزرگ فدرال رزرو احتمالاً با از بین بردن حجم زیادی از اوراق بهادار خزانه داری از بازار نیز نقش داشته است.

    3 این شامل الزامات مربوط به سرمایه گذاری در ضرر کل (TLAC) ، الزامات برنامه حل و فصل عنوان I و گزینه عنوان II یک نقطه از وضوح ورودی است

آموزش مقدماتی فارکس...
ما را در سایت آموزش مقدماتی فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : علیرام نورایی بازدید : 46 تاريخ : پنجشنبه 11 خرداد 1402 ساعت: 23:41